مجله الکترونیکی من مثل تو

گرایش به همجنس

 هوداد
شماره اول؛ پانزدهم مرداد هزار و سیصد و نود و يک

هنگامی که فرد از نظر احساسی و جنسی گرایش بادوامی نسبت به همجنس خود بطور اخص یا با اولویت اول داشته باشد، همجنسگرا نامیده میشود. همچنین وی هویت شخصی و اجتماعی خود را بر اساس این گرایش یا جاذبه تعریف میکند، در رفتارهایش نشان میدهد، و در گروهی با خصوصیات مشابه به عضویت در می آید. در این هنگام با توجه به مکان، فرهنگ و اجتماعی که در آن زندگی میکند عکس العملهای مختلفی را دریافت میکند. از نظر بسیاری از سازمانهای مذهبی، همجنسگرایی غیر طبیعی بوده و یک اختلال قلمداد میشود. اما تحقیقات زیادی که در این زمینه انجام گرفته نشان میدهد که از نظر علم پزشکی و روانشناختی همجنسگرایی یک انتخاب آزاد نیست، بلکه نتیجه تعامل پیچیده عوامل ژنتیکی، بیولوژیکی و محیط است و صرفا نمونه ای از یک تغییر طبیعی گرایش جنسی در بین انسانهاست. تحقیقات انجام گرفته همچنین نشان میدهند که همجنسگرایی دلیلی برای بروز هیچگونه اثرات منفی روانی یا اجتماعی نمیباشد، بلکه نکته بسیار مهم اینست که تبعیض، آزار و اذیت و گاه شکنجه جسمی و روانی افراد همجنسگرا از سوی جامعه است که مسبب ناراحتی های روانشناختی این افراد میشود  (1)(2)(3)(4)(5). در طول تاریخ بسته به اینکه در چه فرهنگی و و با چه شکلی افراد همجنسگرا در جامعه نمود داشته اند، مورد ستایش یا تقبیح قرار گرفته اند. مثلا در جایی مانند اسپانیا مجازات مرگ از طریق سوزاندن و یا تکه تکه شدن توسط سگها در موردشان اجرا میشده. در برخی دیگر کشورهای اروپایی هم همجنسگرایان شرایط بهتری نداشتند.  نقاش معروف لئوناردو داوینچی بدلیل همجنسگرا بودن دستگیر میشود و قرار بوده اعدام شود که نهایتا بدلیل معروفیت و آشنایان با نفوذی که داشته نجات پیدا میکند. این در حالیست که در کشوری مانند تایلند، پادشاهان علاوه بر معشوقه های دختر دارای معشوقه های پسر نیز بوده اند و امروزه نیز پدیده همجنسگرایی در این کشور کاملا طبیعی قلمداد میشود و هرگز قانونی علیه ایشان وجود نداشته و ندارد چرا که بعنوان یک جنسیت سوم مورد قبول جامعه هستند. از چند دهه پیش به اینطرف، پس از آنکه دانشمندان به این نتیجه رسیدند که همجنسگرایی طبیعی میباشد و یک اختلال نیست، حرکتهای مختلفی در جهت برسمیت شناختن حقوق ایشان از جمله ازدواج، قبول فرزند خوانده، استخدام، دسترسی به امکانات درمانی و غیره  آغاز شده. علی رغم پیشرفتهای زیادی که در این زمینه حاصل شده همچنان مشکلات زیادی برای این گروه وجود دارد. بعنوان مثال در کشوری مانند هلند که بسیاری از حقوق همجنسگرایان مانند ازدواج قانونا به رسمیت شناخته شده، همچنان درصد بالایی از مردم دارای احساسات منفی نسبت به ایشان هستند. دلایل این نگرش منفی گوناگون است، از یک طرف میتواند سرکوب احساسات همجنسگرایانه در خود فردی باشد که  با تعصب زیادی نسبت به همجنسگرایان موضع میگیرد، و یا ممکن است بدلیل شایعات کلیشه ای و اطلاعات اشتباهی باشد که در ذهن افراد بطور خودآگاه یا ناخودآگاه نفوذ کرده و قضاوتشان را تحت تاثیر قرار میدهد، مانند اینکه همجنسگرایان انسانهای منحرفی هستند و برای نظام خانواده در اجتماع خطرناک! برخی نیز از این هراس دارند که در صورت طبیعی شناخته شدن همجنسگرایی، افراد بیشتری به این تمایل خود اجازه بروز دهند. در صورتی که تحقیقات اینگونه شایعات منفی را رد میکنند، اما از آنجاییکه بسیاری از افراد در پی کسب آگاهی درست بر نمی آیند، همچنان این افکار اشتباه را در ذهن خود نگاه میدارند. و اما شاید یکی از مهمترین دلایل ترس و هراس و نهایتا اعمال تبعیض علیه همجنسگرایان، اعتقادات دینی افراد باشد. در کل نگاه ادیان به گرایش یا عمل همجنسگرایی در زمانها و مکانها مختلف متفاوت بوده است. در برخی ادیان گرایش همجنسگرایی هم یک گناه محسوب میشود و در برخی دیگر عمل همجنسگرایی گناه به حساب می آید. در جایی که مردم عادی، برای تصمیم گیری در این رابطه و موارد دیگر به کتابهای مقدس و سنت رجوع میکنند، صحت تفسیر و ترجمه این کتابها همواره مورد بحث و جدلی ادامه دار بوده است. در فیلم «دعا برای بابی(12) » ساخته «روسل مولکاهی (13)«، که بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده است، پس از خودکشی بابی بدلیل طرد شدن از سوی مادر مذهبی اش، مادر بابی تلاش میکند بفهمد که واقعا چه اتفاقی برای پسرش افتاده است و هم اکنون پسرش در بهشت بسر میبرد یا دوزخ. در این راه با کلیسا و کشیشی آشنا میشود که از همجنسگرایان حمایت میکند و گفتگوهایی بین مادر بابی و کشیش این کلیسا آغاز میشود تا جایی که نهایتا مادر بابی در یک نیمه شب بارانی، اشک ریزان به کلیسا میرود و در حالی که بغض صحبت کردن را برای وی دشوار ساخته است به کشیش میگوید بالاخره فهمیده است که چرا دعاهایش برای شفای بابی مستجاب نشده، برای آنکه اصلا بابی مریض نبوده. در واقع مسئله ای که مطرح میشود این است که نه کتابهای مقدس، بلکه تفسیرهای بعمل آمده از این کتابها با توجه به درک مفسر و زمان و مکان، تصویری منفی از همجنسگرایی بوجود آورده است؛ که البته همین تفاوت در تفسیراست که مشکلات بسیار دیگری همچون فرقه فرقه شدن ها در یک دین مشخص و حتی اختلافات مرگباری را سبب شده است. چنانکه گاه شاهد آن هستیم که طرفداران یک فرقه از یک دینی حکم مرگ برای طرفداران فرقه دیگری، بیرون آمده از همان دین، را صادر کرده اند. پس چقدر دردناک است، و برای آنهایی که اعتقاد دارند، چه گناه نابخشودنی میتواند باشد اگر گروهی از بندگان بی گناه خداوند صرفا بخاطر یک تفسیر اشتباه و یا نگاه سوگیرانه یک مفسر، آزار و اذیت شوند و در جاهایی حتی کمر به قتلشان ببندند.

 در کشورهای خاورمیانه وضعیت بسیار غم انگیز است. در حالی که در سرزمینهای عربی و ایران همجنسگرایی از دیرباز بصورت آشکار یا مخفی وجود داشته، و شاعران مسلمان – صوفی – اشعاری در وصف پسران زیبا در مقام ساقی سروده اند، رفتارها و اصطلاحات همجنسگرایانه در مکانهای عمومی در ایران پذیرفته شده بوده و اشعار شاعرانی همچون سعدی، حافظ و جامی سرشار از مضمونهای برانگیزاننده همجنسگرایانه است:

گر آن شیرین پسر خونم بریزد / دلا چون شیر مادر کن حلالش

مکن از خواب بیدارم خدا را / که دارم خلوتی خوش با خیالش

و یا صوفی ها در مراسمشان برای ورود به خلسه اقدام به ستایش زیبایی یک پسر مینمودند، اما امروزه دولتهای خاورمیانه همجنسگرایی را انکار میکنند و آنرا غیر قانونی میدانند و دولتهایی مانند عربستان، ایران، موریتانی، نیجریه شمالی، سودان، و یمن مجازات اعدام را برای همجنسگرایان تصویب کرده اند.

در سال 1973 انجمن روانپزشکی آمریکا همجنسگرایی را از لیست اختلالات روانی خارج ساخت(14) و ابراز کرد که همجنسگرایی هیچگونه اختلالی در قضاوت، ثبات، قابل اتکا بودن یا تواناییهای عمومی شغلی و اجتماعی ایجاد نمیکند. تحقیقات نشان میدهد که بسیاری از همجنسگرایان خواهان برخورداری از یک رابطه با دوام عاطفی همراه با تعهد هستند و درصد بالایی از ایشان بیش از ده سال است که با هم زندگی مشترک دارند. همچنین نشان داده شده که زوجهای همجنس و دگرجنس گرا از نظر رضایت و تعهد در روابط عاطفیشان یکسان میباشند و دارای ایده آل های مشابه ای در ارتباط با روابط عاطفی اشان هستند (6)(7)(8)(9). نهایتا در سال 1975 بعد از مطالعه دقیق نتایج تحقیقات موجود، سازمان روانشناسی آمریکا هم همجنسگرایی را از لیست اختلالات خارج نمود و از تمامی متخصاصان بهداشت روانی درخواست کرد که در جهت از بین بردن تصورات منفی اشتباهی که در مورد همجنسگرای رواج داشته، تلاش کنند (2)(10). بنابراین مدت زمان طولانیست که دانشمندان متوجه شده اند همجنسگرایی هیچگونه تهدیدی برای برخورداری از یک زندگی شاد، سالم و مولد نمیباشد و اکثریت همجنسگرایان میتوانند در سازمانهای مختلف اجتماعی و روابط بین فردی، خوب عمل کنند. سازمان روانپزشکی چین هم بعد از پنج سال تحقیق همجنسگرایی را از لیست اختلالات خارج نمود. کالج سلطنتی روانپزشکی اعلام کرد که این تاریخچه تاسف بار نشان میدهد که چگونه گروهی از افراد بدون اینکه واقعا مشکلی داشته باشند صرفا برای برخورداری از یک خصوصیت مشخصی (در این مورد همجنسگرایی) ممکن است در معرض درمانهای مخرب پزشکی و تبعیضهای اجتماعی قرار گیرند (11).

گرچه محققان به این نتیجه رسیده اند که همجنسگرا بودن به خودی خود هیچ تهدیدی برای سلامت روانی فرد یا اجتماع نیست، اما جوانان همجنسگرا بدلیل پرخاشگریها و محکومیتهای اجتماعی و آزارهای جسمی و روانی از طرف والدین و اطرافیان در معرض خطرات زیادی از جمله اقدام به خودکشی، اعتیاد، مشکلات در مدرسه و انزوا قرار دارند. در کشور ایران سرکوب اجتماعی همجنسگرایی، عکس العملهای منفی و خشم آلود خانواده، دوستان و اطرافیان هنگامی که متوجه همجنسگرا بودن فردی میشوند، باعث شده که همجنسگرایان به یک زندگی زیرزمینی رو بیاورند و بدون آنکه از هیچگونه حمایتی برخوردار باشند خودشان  در جهت قانونمند کردن زندگی و روابطشان و التیام زخمهای روانیشان برآیند. تلاشی که با مشکلات زیادی همراه بوده و درد و رنج زیادی را به آنها تحمیل کرده و همچنان میکند. هنگامی که از سوی افراد غریبه و آشنا مورد نگاه های تمسخر آمیز قرار میگیرند، الفاظ تحقیر آمیز میشنوند، گرچه سعی میکنند عزت نفس خرد شده خود را حفظ کنند و همچنان سر خود را بالا نگاه دارند، اما از درون میشکنند. در جایی که میتوانند بعنوان افرادی موثر و مثبت در جامعه خدمت کنند ممکن است زمانی فرا برسد که هم از خود بیگانه شوند، هم از دوستانشان و هم از جامعه. آنچنان سردرگم در کلاف زندگی سراسر دردشان به خود بپیچند که دیگر راهی برای یافتن دوباره خود نداشته باشند و خودشان هم در لباس دشمنان خویش درآیند. در ایران همجنسگرایان کسانی هستند که باید از نو شناخته شوند، هم از سوی خودشان و هم از  طرف جامعه.

پانویسها

1. Sexual Orientation and Homosexuality. APA HelpCenter.org, retrieved on Jul. 1, 2012 from: http://www.apa.org/helpcenter/sexual-orientation.aspx

2. Page 30, “Case No. S147999 in the Supreme of the State of California, In re Marriage Cases Judicial Council Coordination Proceeding No. 4365 (….) – APA California Amicus Brief – as filed (PDF).  Retrieved Jul. 1, 2012 from:  http://www.courts.ca.gov/documents/Amer_Psychological_Assn_Amicus_Curiae_Brief.pdf

3. Frankowski, BL. American Academy of Pediatrics Committee on Adolescence (2004). Sexual orientation and adolescents. Pediatrics, 113(6): 1827-32.

4. Pan American Health Organization; World Health Organization (2012). “Therapies” to change sexual orientation lack medical justification and threaten health.  Retrieved on Aug. 1, 2012 from: http://new.paho.org/hq/index.php?option=com_content&task=view&id=6803&Itemid=1926

5. American Psychological Association: Resolution on appropriate responses to sexual orientation distress and change efforts. Retrieved on Jul. 1, 2012 from:

http://www.apa.org/about/policy/sexual-orientation.aspx

6. American Psychological Association: What is nature. Retrieved on Jun. 5, 2010 from:

http://www.apa.org/topics/sorientation.html#whatisnature

7. Eurekalert.org (2008): Relationship satisfaction and commitment.  Retreived on Jul. 1, 2012 from:

http://www.eurekalert.org/pub_releases/2008-01/apa-elo011708.php

8. Duffy, S.M.; Rusbult, C.E. (1985). Satisfaction and commitment in homosexual and heterosexual relationships. Journal of Homosexuality, 12(2): 1-23.

9. Baccman, Charlotte. FOkesson, Per. Norlander, Torsten (1999). Expectations of romantic relationships: A comparison between homosexual and heterosexual men with regard to Baxter’s criteria. Social Behavior and Personality. 27(4): 363

10. Lamberg, L. (1998). Gay is okay with APA – forum honors landmark 1973 events. American Psychiatric Association. JAMA, 12(280): 497-499

11. Royal College of Psychiatrists: Submission to the church of England’s listening exercise on human sexuality. Retrieved on Jul. 1, 2012 from:

http://www.rcpsych.ac.uk/pdf/Submission%20to%20the%20Church%20of%20England.pdf

12. “Prayers for Bobby” (2009)

13. “Russell Mulcahy”

14. «Resolution on Appropriate Affirmative Responses to Sexual Orientation Distress and Change Efforts». American Psychological Association. بازبینی‌شده در ۱۶ فوریه

این مدخل بدست هوداد نوشته و در 10 آگوست 2012 در 10:28 ب.ظ. منتشر شده‌است. در دستهٔ اجتماعی؛ نقد و تحلیل، علمی، آموزشی، روانشناسی قرار گرفته و برچسب ، ، ، دارد. پایاپیوند را نشانه‌گذاری کنید. همهٔ دیدگاه‌های اینجا را را از راه خوراک RSS این نوشته دنبال کنید.

یک دیدگاه برای ”گرایش به همجنس

  1. سارا در گفت:

    سلام . خسته نباشید . میشه لطفن از دوجنسگرایان هم بگید . به نظر من بیشتر از همجنسگرایان ، دوجنسگرایان سختی ها دارند . آخه نه در گروه همجنسگرایان قابل پذیرش اند نه دگرجنس گرایان. اگر بهش پرداخت بشه حداقل همجنسگرایان ما رو میپذیرند…

  2. سلام
    بدنبال راه حلی باشیم که تشکل های همجنس خواهان را تشکیل دهیم و ارتباط این اقلیت با هم بهتر و سالم تر باشد. در حال حاضر فقط پارک دانشجو بعنوان مکان شناخته شده تجمع دوستان در آخر هفته ها است که شکل ظاهری درخور شایسته ای هم ندارد با امید آزادی انتخاب زندگی شخصی برای هر ایرانی.

بیان دیدگاه